تمایل به دریافت اخبار جذاب ما داری ؟

We will send you emails only several times per week. Isn't that cool?ok

اخبارنامه!

Actually we will not spam you and keep your personal data secure

دوشنبه , اردیبهشت ۱۰ ۱۴۰۳
faenar
خانه / مطالب حقوقی / مقاله دکتر علیرضارضائی عضو شورای مرکزی جمعیت حقوقدانان ایرانى حقوق

مقاله دکتر علیرضارضائی عضو شورای مرکزی جمعیت حقوقدانان ایرانى حقوق

مقاله دکتر علیرضارضائی عضو شورای مرکزی جمعیت حقوقدانان ایرانى حقوق
بشر
یاهو
سلام و عرض ادب حضور تک تکِ همکاران فرهیخته ،وکلاى شریف دادگسترى

سالهاست که ما وکلاى دادگسترى تنهاامرى که ازاستقلال کانون وکلا درعمل روزانه با ان شاهدهستیم صرفا عنوان “استقلال “در “لایحه استقلال کانون وکلا” ان هم مربوط به بیش از۶٠ سال پیش است.
از بدو ورود درمحاکم و درمواجهه با سربازِنگهبان درب ورودى،که دستان مبارکش رابه جاى جاى بدن ما مى زند تامبادا ان یکى بال فرشته عدالت(وکیل دادگسترى در کنارِقاضى محکمه،دو بال فرشته عدالت)باخود فلش ممورى دوسانتى مترى رابه داخل محاکم واردنکند و ازاین اقدام فاجعه اى رخ ندهد تامشاهده گوشی موبایل دست وکیل در راهروهاى محاکم(محل اصلى کار وکیل،محاکم دادگسترى مى باشد)و برخورد دسته جمعى یگان حفاظت فیزیکى ودستگیرى مجرم گونه وکیل نگون بختى که گوشى موبایل خود رابا هزارلطائف الحیل موفق گردیده به داخل مجموعه دادگسترى واردکند تااطلاعاتى أنى ازموکل خویش اخذنماید.
(وجالب اینکه تمامى اعوان وانصار دادگسترى وحتى کارگرنقاش روزمزدى که صرفایک هفته براى نقاشی ساختمان دادگسترى مهمان ان مجموعه هست اجازه ورودبدون تفتیش واوردن هرگونه وسیله رادارد)
انچه برشماهمکاران فرهیخته درمواجهه بااصحاب مختلف دادگسترى ،گذشته ومى گذرد دیگرنیاز به بازگویى ندارد،چراکه روضه هایى تلخ راتداعى خواهد نمود.
موضع گیرى هاومصاحبه ها وبرخوردها درمتهم کردن من و شماى وکیل دادگسترى وتعرفه ما بعنوان ریشه مشکلات وتخلفات موجود دردستگاه قضا !!! ،اتفاق تلخ دیگرى ازداستان غم انگیزماست.
بازداشت و زندانى کردن همکاران مان گوشه تلخ دیگرى ازمصائب وارده برماست.
ایا تابه حال ازخود پرسیده ایم که این مصائب سخت برجامعه اى متشکل ازفرهیختگان طرازاول جامعه به چه واسطه واردمى شود؟
دیگران راباعث و بانى بدانیم کافى است؟ با این کار بارى ازمشکلات ما کم مى شود؟
ایا نمیتوان با حفظ کرامت واستقلال خود،به جایگاهى رفیع انچه لائق حق ماست رسید؟
براى ستاندن حق خویش نیازى به کرنش نیست.اول اینکه پشتوانه متولیان جامعه وکلا،دههاهزاروکیل باجایگاه و پایگاه اجتماعى فردى بالا است،دوم اینکه جامعه بیدارِامروز کمتر اجازه تحمل حرف زور رامى دهد وبلکه به استقبال حرف حق مى رود.
تعاملى سازنده باحفظ شان ومنزلت جایگاه تاریخى وکیل مى تواند درعمل به من وشما طعم استقلال رابچشاند.
خود جایگاه خویش راتعریف کرده وجا بیاندازیم.
ماکه درابتداى شناخت حقوق ،یاد گرفته ایم حق گرفتنى است و دادنى نیست.
راهکارها ومکانیسم هاى این گرفتن را باتوجه به مقتضیات زمان دریابید تا درگردابِ سراب استقلال تشنه نمیریم.
با تقابل دیگران،همکاران شریف شجاع مان رابه حبس رهنمون نکنیم.
همچون سایرصنوف چه کمکى براى ورودهمکاران ِ داوطلب نمایندگى مجلس
کرده ایم تا درکنارتدوینِ خوب قوانین،همچون صنف هاى همطراز ازقوانین به حق ودفاع ازحقوق مان بهره مندگردیم؟
تا کنون از کدام پتانسیل وکلاى صاحب منصب (نظیر رییس جمهور و وکلای ملت در مجلس) جهت ارتقاء جایگاه وکلا و استقلال صنفى خود اقدامى موثر کرده ایم؟
ایابعنوان نمونه اطلاعى ازقانون خاص پزشکان”ماده واحده محل مطب پزشکان وحرف وابسته واجازه تأسیس مطب درمحل مسکونى”دارید؟چرا ماکه کمترین مزاحمت ممکن رادر مقایسه باپزشکان وحِرَف وابسته(همچون دامپزشکان در درمان حیوانات)نداشته وصرفا دلخوش به استفاده تلویحى از تبصره بند٢۴ ماده ۵۵ قانون شهردارى ها(قانون غیر مرتبط با صنف ما)هستیم که هرروز بوى تغییر ان به مشام مان میرسد ولرزه براندام مان.
ایاتا به حال متولیان امرمان به چنین پتانسیل هاومشابه ان اندیشیده اند؟
چه تمهیدات اساسی ودرمانى براى مقابله بالایحه جدید وکالت دراین سالهابه انجام رسانده ایم که هربار که به گوش مان میخوردروزگارمان راسیاه مى کند؟
درچه سالى و درچه ماهى خوشحال وامیدوارشدیم که تغییر و اقدامى باعث گردیده که ذره اى طعم استقلال راحس کنیم؟
چه وجهى ازاستقلال راتجربه کرده ایم؟
ایاصرف درج واژه “استقلال” درلایحه شصت سال قبل،ما را ارضاءمى کند؟
قدم هاى برداشته شده براى کسب مؤلفه هاى أولیه استقلال چه بوده است؟
ایاانتظاربهبود داریم ؟
راهکارى براى بهبوداوضاع آرائه شده است؟
قدمى دراین راه برداشته شده است؟
کدام اقدام مارا امیدواربه تکیه برادامه روند ورؤیه سابق حاکم برصنف مان مى کند؟
بزرگان صنف ماجزومفاخر تمام مجموعه حقوقى کشور ویکه تازان علم حقوق بوده وهستند.
قریب به اتفاق حقوقدانان برجسته ازمیان وکلاى فرهیخته دادگسترى مى باشند.
جامعه حقوقى کشور درسابقه علمى خود مدیون ومرهون دانشمندان وکیل بوده است.
غالب تألیفات ارزنده حقوقی راوکلاى دادگسترى به رشته تحریر دراورده اند.
ایاجایگاهى همپاى این گنجینه هاى ارزشمند درتصمیم گیرى ها داشته وداریم و ازان دردناک تراینکه درون صنف خودمان ازاین مفاخر سنگین چه استفاده اى مى کنیم؟
محل استفتاء ابهامات و سوالات حقوقى جامعه حقوقى وقضایى کشور کجاست؟ اداره اى ازادارات حقوقى محاکم(اداره حقوقى قوه قضاییه)!!!
این رانیز به پاى دیگران بگذاریم؟
چرابزرگان خودمان رادرمرکز خودمان جمع نکرده ایم؟
کدام یک ازاین بزرگان ابا دارندکه به شرط حفظ حرمت پاى درصنف خویش بگذارند؟
انچه حقیراطلاع دارم تمامى انان بامنت تمام حاضربه حضورهستند وحتى هم اکنون دفاترانها بی هیچ چشمداشتى محل مراجعه دانشجویان وعلاقه مندان حقوقى است.
ولى عزمى براى تشکیل کمیسیون مشورتى ودعوت ازاین بزرگان وجود نداشته است.
اگرچنین گنجینه هاى ارزشمندى رادورهم جمع میکردیم محل مراجعه وسؤال خود وقضات ومجموعه قضایى قرار نمیگرفتیم که حال جاى ما دراین وادى نیز عِوَض شده است ؟
جایگاه کانون وکلا و وکیل ارتقا نمى یافت؟
کاش اقدامى جهت تاسیس مرکز پژوهشها ذیل کانون وکلا یا تشکیل هیات های اندیشه ورز و اتاق فکر صورت مى گرفت .
تاکنون ایده چنین امرى در ذهن متولیان امر کانون وکلا شکل گرفته؟ چه قدمى برداشته شده است؟
هرگوشه اى ازجامعه وزین وکالتى خود راکه مى نگرم با دردى غیرقابل تحمل مواجه مى شوم؛
سالیانه هزاران وکیل هریک دهها میلیون ریال ازدرامدپاک خود رابابت عضویت وسهم صندوق حمایت وکلا مى پردازند وبابت اعلام وکالت درپرونده ها،روزانه میلیاردهاریال جداگانه به حساب این صندوق واریزمى شود؛ یک سؤال ساده،صندوق حمایت وکلا تاکنون چه حمایتى ازمن و شماى وکیل دادگسترى
کرده است؟
ایانقشش این است که بعد ازسى سال پرداخت هاى گزاف از دو مرجع(حق عضویت و سهم صندوق بابت تک تک پرونده هاى وکالتى) وکیل فرهیخته ِ باتجربه اى که در اوج شکوفایى کارى خود قرار گرفته ،اقدام به تودیع پروانه وکالت کرده و خود را بازنشسته نماید تامواجبى اندک را ازصندوق بستاند؟ وجالب تر اینکه قضات شریف دادگاه ها بعد از بازنشستگى و برقرارى کامل حقوق و مزایاى ماهیانه و پرداخت چند میلیاردریالى پاداش و سنوات پایان کار، افتخار به تن کردن لباس شریف وکالت را همچون من و شما پیدا خواهند کرد!
صندوق حمایت بابت اخذ وانباشت این وجوه هنگفت چه خدمتى به وکیل آرائه مى کند؟ اقدامات حمایتى این بانک و بنگاه سرمایه داراقتصادى براى سهام دارانش چه بوده است؟ ایا صرفامى بایست در انتظارمرگ یابازنشستگى مطلق باشم که پرداخت اندکى به من صورت دهد؟
یک کارساده وبسیار ابتدایى ؛ باتودیع این مبالغ در هربانکى
میتوان مقررداشت که به سهام داران و صاحبان این وجوه تسهیلات مناسب اسانى پرداخت گردد،
به کدام وکیل پیشنهادپرداخت تسهیلاتى شده است؟
ویااینکه چه تمهیدات ویا تسهیلاتى بابت مواقع اضطرار درمانى ما و بیمه حمایتى از محل دریافت وجوه حق عضویت و سهم پرونده اى صندوق به انجام رسیده است؟
کدام یک ازما تاکنون بجز مراجعه جهت پرداخت و دریافت رسید پرداخت،درطول تمام سنوات وکالتى به این صندوق داشته یا مى توانیم داشته باشیم؟
ایا این نقصان رانیز همچون بقیه مشکلات و کاستى ها گردن دیگران بیاندازیم وصورت مسئله راپاک کنیم ؟
ماوکلاى مدافع حق ،حق خودمان در این بنگاه اقتصادى مغفول نمانده است؟ نمایندگان اداره کننده مجموعه ماچه اقدامات وپیشنهاداتى جهت تغییرى بهینه وبه حق دراین مجموعه تا به حال به انجام رسانده اند که به من ِ وکیل ثمره اى رسیده است؟
پیشنهادى أولیه جهت بازنگرى و تحولى کارامدشده است؟
أساسا نماینده گانى که براى اداره حرفه خود و زیرمجموعه اش انتخاب مى کنیم (هیات مدیره)،نقش این بزرگواران چیست؟
بسنده کردن به دوجلسه هفتگى گپ وگفت وصرف چندساعت وقت براى دورهمنشینى شادمانه به صرف شرینى و شربت و میوه کافى است تا “هفته از نو و روزى از نو” ؟

بسیارى امدند ودر پیشواز آمدن شان شعارهاى زیبا سردادند که با آمدن ما گل و بلبل ازدرودیوار کانون وکلا خواهد بارید! ایا تاکنون صداى گنجشککى از درودیوار استقلال کانون وکلا به گوش ما رسیده است؟
خوشبختانه ابزارقوى لایحه استقلال کانون وکلا رادر دست داریم تاچه میزان ظرفیت و پتانسیل این ابزار راشناسایى کرده ایم😔؟ کدام جنبه ان را به منصه ظهور رسانده ایم؟
و بازهم خوشبختانه اینکه امروزه باگسترش فضاى مجازى و تأثیر شگفت انگیز ان(تأثیر مستقیم و غیرقابل إنکار حتى درتعیین رییس جمهور ابرقدرت دنیا) ابزارى جهت رفع هرگونه بى عدالتى است.
ابزارى که اگر ازجایگاه حتى یک عضو هیات مدیره مورداستفاده مشروع وهوشمندانه قرار گیردمى تواند حق من وشما رابسیار بهتر ازوضع موجود بستاند تاچه رسد به اینکه این حرف از جمعى شجاع ،فداکار وفهیم گفته شود.
درد تا جایى است که بسیارى ازوکلاى
عزیز صرفا و صرفا حضور خود در کانون وکلا-خانه واقعى خود- را محدود به سه سال یاسالى یکبار انهم براى تمدید پروانه کرده اند؟
لابد متهم میشویم به اینکه خود نمی اییم؟ ایا جذابیتى در کانون براى وکلا ایجاد کرده ایم ؟
ایا اطلاع داریم که بعضا چه برخوردهایى از داخل خود کانون با همکاران مان مى شود؟
چرا شوراى حل اختلافى براى حل و فصل ابتدایى مسائل ومشکلات وبعضا اختلاف میان وکلاى فرهیخته وموکلان شان در کانون وکلا تشکیل نمی گردد و به محض مراجعه موکل معترض ، وى را به دادسرا و دادگاه انتظامى هدایت و راهى مى کنیم ؟ ایا اندیشیده ایم که بسیارى از این شکایات ناشى از سوءتفاهم هاى موکل بوده که براحتى در شوراى مذکور با کسب رضایت وى قابل حل و فصل هست تا اینکه با احضار وکیل در دادسرا و دادگاه انتظامى و ابزارهاى خصمانه با ایشان برخورد شود ؟
اصلا چنین مقوله و ابزارى چقدر به ذهن مان خطور کرده است؟
یک چهارم وکلای شهیر و خوش نام دادگسترى(با پروانه معتبر رسمى وکالت دادگسترى) نامزد عضویت در هیات مدیره ،صلاحیت شان رد مى شود،
متولیان با سابقه ترین تشکیلات معتبر ،رسمى
و وزین کشور نمى بایست از قبل اقدامات و تمهیداتى را مى اندیشید؟ صرف انداختن توپ در زمین حریف کفایت میکند از براى تبرئه خود!؟ چه اقدام عملی پس از این اتفاق سهمگین به انجام رسید؟ ایا این امر چیزى غیر از سلب یا حداقل تضعیف فاحش استقلال کانون وکلا است ؟
استقلال کانون وکلا به دست نمى اید جز با اقدامات موثر در کنار اتحادى که متولیان امر وظیفه ذاتى انرا به عهده دارند.
و سؤال من این است که تا به امروز چقدر به انجام رسیده است؟

زحمات متولیان کانون وکلا تا به امروز بر هیچ کس پوشیده نیست ولى صحبت اینجاست که ظرفیت جمع فرهیختهِ وکلا بسیار بالاتر از انچه تا کنون بوده ،هست.
این حرف ها از سر درد و دلسوزى براى خود و همکاران شریفم هست ولاغیر
و هر عتابى را از جانب هرکسى با جان و دل بر مى تابم تا به قدر بضاعت اندک خود ذهن هاى پاک و فهیم دانشمندان ِ داناتر از خود را مجددا یاداورى کنم تا فضایى سازنده و کارامد شکل بگیرد.
خواستم از فضاى تعارفات صرف خارج شوم و با زبانى دیگر خود را مخاطب قرار دهم .
چه بر سرما أمده است؟
کى ما را به این حال و روز انداخته است؟
دیگران؟
ظرفیت عضو هیات مدیره کانون وکلا صرفا و صرفا مى بایست در راه اعتلاء نام و نشان وکیل و وکلا استفاده گردد .
انچه حقیر بعنوان کوچکترین عضو جامعه وزین و گرانسنگ وکلاى شریف مطرح کردم تنها گوشه کوچکى از دغدغه ها و ناگفته ها و اندیشه هاى صنفى من و همکاران فرهیخته ام هست.
باشد که در پى قدم هاى کوچک من و بزرگ شما بزودى راهى تازه و موثر براى برون رفت از وضع موجود و کسب استقلال عملى (نه واژه اى) پیدا کنید

علیرضا رضائى
وکیل پایه یکم دادگسترى
عضو کانون وکلاى دادگسترى مرکز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سوالی دارید؟ با ما صحبت کنید!
مکالمه را شروع کنید
سلام! شروع چت در WhatsApp .
ما معمولاً در چند دقیقه پاسخ می دهیم