بهمن فرمانآرا در گفتوگو با ایلنا
گروههایی که در خارج از کشور هستند، تصور میکنند به دلیل نارضایتی مردم میتوانند از این وضعیت استفاده کنند. برخی هم فکر میکنند براساس برخی شعارهای مطرح شده در برخی اعتراضات، مردم علاقهمند به نظام دیگری شدهاند. تحلیل شما از رفتار این گروهها چیست؟
تحلیلهای شبکهها و گروههای خارجنشین کاملاً خندهدار و مزخرف است. اگر گروهی در داخل از این سوی بام پرت شدهاند، آنها که در خارج هستند از سوی دیگر بام به زمین افتادهاند. آنها که در خارج نشستهاند از سمت گشاد تلسکوپ دارند به مسائل نگاه میکنند. یک روز در زمان نمایش فیلم «بوی کافور، عطر یاس» در جشنواره فیلم برلین، فردی بلند شد و در قالب یک سؤال هر چه دوست داشت به من گفت. اما من به او پاسخی ندادم. بعد از جلسه او از من پرسید چرا جواب من را ندادی؟ من به او گفتم فردا من به تهران میروم و شما همراه من بیایید. من در تهران جواب شما را میدهم. اینکه من به شما حرفی بزنم و بعد برای خودم مشکلاتی به وجود بیاید آنگاه شما آزادانه به سلامتی من ویسکی بخورید که نمیشود.
افرادی که خارج از کشور تحت هر عنوانی مسائل داخل کشور را تحلیل میکنند و برای آن نسخه میپیچند، دلشان برای کشور نسوخته حتی از مردم طلبکار هستند. واقعیت این است که آنها فقط دلتنگ قدم زدن در کنار دریای خزر یا سفر به شیراز یا رفتن به خلیج فارس هستند و مردم نیز به آنها توجه نمیکنند.
شاید مردم در برخی اعتراضات برای لجبازی با وضع موجود شعارهایی بدهند که خوشامد فردی مثل رضا پهلوی باشد اما واقعیت این است که او هرگز نمیتواند به تهران بازگردد و در کاخ نیاوران پای بگذارد زیرا پدرش که از خودِ او بزرگتر بود نتوانست خودش را حفظ کند و اگر امروز اعتراضاتی را در کشور شاهد هستیم برای خوشایند آنها که آن سوی آبها نشستهاند، نیست بلکه فقط برای بهبود زندگی و وضعیت کشور است.