چوب حراج به منافع و امنیت ملی
بحران قرهباغ به دلیل آن که یک سوی آن ملتی قرار دارد که با اکثر ایرانیان هممذهب و با بخش بزرگی از ملت ایران همقومیت است همواره ظرفیت سرریز شدن به داخل ایران را داشته است.
دولت آذربایجان که پس از مرگ حیدر علیاف به سرعت از ایران فاصله گرفت و ضمن سرکوب شدید اسلامگرایان شیعه، آغوش خود را به روی صهیونیستها باز کرد، در مواجهه با ارمنستان از کمکهای ترکیه (که متهم به نسلکشی ارامنه است و به دلیل پیگیری این نسلکشی توسط ارمنستان، به خون ارمنستان تشنه است) بهره گرفته است. حتی اگر در موضوع قرهباغ حق با دولت آذربایجان باشد، بهرهجویی دولت آذربایجان از تروریستهای شامی در بحران قرهباغ از یک سو و تقارب و تقرب آذربایجان به رژیم صهیونیستی از سوی دیگر، مسئله تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از سوی دولت آذربایجان به بهانه این بحران را برجسته میکند. همسایگی صهیونیستها و تروریستهای شامی در امتداد مرزهای شمال غربی ایران موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. این در حالی است که شهدای زیادی جان خود را برای دور کردن شر و تهدید تروریسم و صهیونیسم از مرزهای ایران فدا کردهاند.
مدیریت بحران قرهباغ و جلوگیری از سرایت پیامدهای آن به داخل ایران نیازمند تدبیر و درایت است. در حالی که دستگاه دیپلماسی رسمی کشور تلاش میکند با درایت، موضعی بیطرفانه و البته میانجیگرایانه اتخاذ کند برخی از شخصیتها در داخل بدون توجه به حساسیت موضوع، با اتخاذ مواضع غلط، احساسات قومی و مذهبی جامعه را تحریک میکنند.
بیانیه نمایندگان ولی فقیه در استانهای ترکنشین آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل و زنجان یا محتوای مداحی حماسی فلان مداح ترک زبان نمونهای از تحریک احساسات و تایید احساسات برانگیخته شده است.
تلاش پلیس برای متفرق کردن تجمعات تهران و تبریز که در حمایت از مواضع و اقدامات دولت آذربایجان در بحران قرهباغ شکل گرفته بود نشانهای واضح از ظرفیت بحران قرهباغ برای تضعیف هویت ملی و فعالسازی شکافهای اجتماعی و در نهایت تهدید امنیت ملی است.
اگر جمهوری اسلامی از دولت و ملت سوریه و عراق در مسیر تامین منافع ملی ایران حمایت کرد در بحران قرهباغ برای تامین منافع ملی باید از هر گونه موضعگیری تاییدآمیز نسبت به هر یک از طرفین بحران پرهیز کند.
تدبیر رهبر انقلاب در جنگ اول خلیج فارس و نمونههای دیگر، این نکته را به ما یادآوری میکند که مداخله یا عدم مداخله در بحرانها نه بر اساس عامل مذهب یا قومیت بلکه باید بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت صورت گیرد. بر این اساس، مداخله در بحران قرهباغ به نفع دولت آذربایجان به اندازه مداخله در جنگهای سال ۱۹۹۱ و ۲۰۰۳ آمریکا علیه عراق به بهانه دفاع از ملت شیعه عراق عاری از عقلانیت و به دور از مصلحت است.
احمد زارعان—٩٩/٠٧/١٢
جمعیت حقوقدانان ایرانی مدافع حقوق بشر